تاثیر هوش مصنوعی در اقتصاد

بذرهای هوش مصنوعی مدرن توسط فیلسوفان کلاسیک کاشته شد که تلاش میکردند تا فرآیند اندیشیدن انسان را با دستکاری مکانیکی سمبلها توصیف کنند. این کار با اختراع رایانههای دیجیتال قابل برنامهریزی در دهه ۱۹۴۰ به اوج خود رسید، یعنی ماشینی که بر پایه ماهیت انتزاعی استدلال ریاضی ساخته شده بود. این وسیله و ایدههای پشت آن تنی چند از دانشمندان را بر آن داشت تا بهصورت جدی امکان ساخت یک مغز الکترونیکی را به بحث بگذارند. آلن تورینگ در مقاله مشهورش در سال ۱۹۵۰ که سبب شتاب گرفتن پویشهای مدرن برای ماشینهای خردمند (thinking machines) شد، چنین میگوید که «ما تنها فاصله کوتاهی را در پیش روی خود میبینیم» و میافزاید که «اما کار بسیاری باید انجام شود».
هوش مصنوعی در اقتصاد
به گزارش سرتکس ،ویژگی اصلی تئوریهای اقتصادی این است که سعی میکنند اثر برخی مشخصههای نامعین را با تصور شرایط آینده در زمان کنونی از بین ببرند. مبانی هوش مصنوعی در اقتصاد، بحثی است که از عملکرد شیوههای غیرانسانی و همافزایی تلاش اجزاء منفرد، در جهت یک مسیر واحد و مشترک و با هدفی تعریفشده نشات میگیرد؛ به طور مثال در اتاقی که افراد زیادی به انتخاب خودشان و بدون اجبار کردن کسی مشغول مدیتیشن هستند؛ حسی شکل میگیرد که حتی فردی تازهوارد را نیز به طور خودبهخود به مدیتیشن مجبور میکند.
این حس متعلق به هیچ فرد مشخصی از جمع نیست، بلکه ناشی از انجام فعالیت مدیتیشن به طور جمعی است. در واقع می توان این مثال را به هوش مصنوعی در اقتصاد بسط داد.
شاخص آمادگی پذیرش هوش مصنوعی در کشورهای دنیا
بهطورکلی سه رکن دولت، داده و زیرساخت و بخش تکنولوژی باید در شاخصهای ارزیابی آمادگی پذیرش هوش مصنوعی در رتبه خوبی قرار گیرند تا یک کشور را از این لحاظ آماده بدانیم. برای مثال در بخش دولت، پرسشهایی ازاینقبیل مطرح میشود: آیا دولت یک افق بلندمدتی برای حمایت، گسترش و بهکارگیری فناوریهای هوش مصنوعی دارد؟ ظرفیت دیجیتال حال حاضر دولت به چه صورت است؟ آیا دولت میتواند بخشهای مختلف را به طور کارآمدی با فناوریها وفق دهد؟ و … این دسته از سؤالها در بخشهای مختلف پرسیده میشود و در نهایت یک امتیاز کلی داده میشود. برای مثال در سال ۲۰۱۹ ایران با رتبه ۷۲ و امتیاز ۵٫۰۴۹ در بین کشورهای آماده پذیرش هوش مصنوعی قرار گرفت.
حق نمایندگی تعریفی جدید از نقش هوش مصنوعی در قراردادهای الکترونیکی
طبق جدیدترین اخبار هوش مصنوعی ،تاثیرگذاری هوش مصنوعی بر دنیای اقتصاد را میتوان از دو دیدگاه متفاوت بررسی کرد. دیدگاه اول، جایگاه هوش مصنوعی در مسائل حقوقی (موضوع بحث این مقاله نیست، اما در این پاراگراف بهشکل اجمالی به آن اشاره میکنیم) و دیدگاه دوم نقش هوش مصنوعی در رونق چرخه اقتصاد یا به عبارت دقیقتر کمک به دولتها برای برونرفت از مشکلات اقتصادی است. با گسترش فناوریهای نوین ارتباطی، مسائل حقوقی فراوانی مطرح شده است. در گستره قراردادها این تأثیر قابل توجه بوده و باعث شده تا نحوه اعمال برخی از مباحث حقوق قراردادها در گستره فضای مجازی مورد مطالعه قرار گیرد. حقوق نمایندگی که تعریفی نسبتا جدید و خاص از هوش مصنوعی در دنیای دادرسی است به نقش حقوقی تاثیرگذار هوش مصنوعی بر عقد قراردادها اشاره دارد که برخی منابع از اصطلاح نمایندگی الکترونیکی برای توصیف آن استفاده میکنند. یکی از نکات مهمی که در مباحث دادرسی و هنگام بهکارگیری گسترده هوش مصنوعی روی آن بحث میشود این است که فرآیند انعقاد قراردادهای الکترونیکی از طریق وبسایتهای تعاملی به چه صورتی است و آیا نماینده الکترونیکی (هوش مصنوعی) صرفاً یک ابزار ارتباطی بین طرفین است یا خود دارای شخصیت حقوقی مستقل است یا حتی عنوان و جایگاه دیگری در این فرایند دارد. استفاده از این ابزار هوشمند امری منطقی است، زیرا در آیندهای نه چندان دور مالکان وبسایتها نمیتوانند با تک تک مخاطبان از اقصی نقاط جهان به مذاکره و معامله بنشیند، به ویژه اینکه ممکن است صدها یا هزاران خریدار بهطور همزمان مشغول خرید در وبسایت باشند که طبیعی است کار مذاکره و معامله با همه آنها خارج از توان انسانی است. برای اجتناب از این تکرر، مالک وبسایت به خریداران اعلام می کند که طرف معامله شما یک الگوریتم هوشمند است و خریداران با علم به حقیقت تصمیم نهایی خود را خواهند گرفت. آنچه مهم است این است که باید اعتبار حقوقی چنین معاملات الکترونیکی را تحلیل کرد. برای این منظور، توجه به مبانی حقوقی قراردادها نقش اساسی دارد. مباحث قانونی یک چنین سازوکاری به یک مقاله کاملا مجزا نیاز دارد و باید این مسئله از زوایای مختلف بررسی شود.
تلاقی دانشها و رقابت کشورها
در یک نگاه کلی هوش مصنوعی را باید گستره پهناور تلاقی و ملاقات بسیاری از دانشها، علوم، و فنون قدیم و جدید دانست. ریشهها و ایدههای اصلی آن را باید در فلسفه، زبانشناسی، ریاضیات، روانشناسی، عصبشناسی، فیزیولوژی، نظریه کنترل، احتمالات و بهینهسازی (optimization) جستوجو کرد. این حوزه علمی تاکنون کاربردهای گوناگون و متعددی در علوم رایانه، مهندس، زیستشناسی و علوم اجتماعی و اقتصادی داشته است که در این نوشتار به اثرات آتی آن در اقتصاد جهان پرداخته میشود.
بر اساس مطالعهای که شرکت PWC یکی از شرکتهای مشاوره بینالمللی انجام داده است، تا سال ۲۰۳۰ حوزه هوش مصنوعی به تنهایی ۷/ ۱۵ هزار میلیارد دلار بر اقتصاد جهانی اثر خواهد گذاشت؛ یعنی چیزی بیشتر از مجموع خروجی فعلی اقتصاد کشورهای چین و هند. از این میزان تاثیر، ۶/ ۶ هزار میلیارد دلار فقط به خاطر افزایش بهرهوری و ۱/ ۹درصد احتمالا بهخاطر اثراتی است که این فناوری بر بخش مصرف دارد.
تا سال ۲۰۳۰ بهرهگیری از هوش مصنوعی و اثرات اقتصادی آن در مناطق جهان متفاوت خواهد بود که به ترتیب عبارتند از:
۱- چین که ۳۱/ ۲۶درصد از GDP آن تا ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. یعنی رقمی معادل ۷ هزار میلیارد دلار.
۲- ایالات متحده آمریکا که ۵/ ۱۴درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. یعنی رقمی معادل ۷/ ۳ هزار میلیارد دلار.
۳- اروپای جنوبی که ۵/ ۱۱درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۷۰۰ میلیارد دلار.
۴- آسیای توسعه یافته که ۴/ ۱۰درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۹۰۰ میلیارد دلار.
۵- اروپای شمالی که ۹/ ۹درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۸/ ۱ هزار میلیارد دلار
۶- آفریقا، اقیانوسیه و سایر بازار آسیا که ۶/ ۵درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۲/ ۱ هزار میلیارد دلار.
۷- آمریکای لاتین که ۴/ ۵درصد از GDP آن تا سال ۲۰۳۰ مستقیما از حوزه هوش مصنوعی خواهد بود. این یعنی رقمی معادل ۵۰۰ میلیارد دلار.
ترتیب بالا نشاندهنده فعالیت جدی چین در این زمینه است و تمامی اعداد بالا حاکی از آن است که تا سال ۲۰۳۰ فقط در نتیجه هوش مصنوعی، GDP جهانی تا ۱۴درصد افزایش خواهد یافت. چنین عددی حاکی از اثرات انقلابی این فناوری در تحول اقتصادی کشورهاست.
همچنین پیشنهاد میکنیم مقاله : هوش مصنوعی چگونه کار میکند؟ را نیز مطالعه بفرمایید.
هوش مصنوعی فناوری نوین برای سیستمهای کامپیوتری است که مزیت درک رفتار محیط، تفکر، یادگیری و اقدام هوشمندانه را به این سیستمها میدهد. حوزههای اصلی دربرگیرنده هوش مصنوعی شامل یادگیری عمیق (Deep Learning)، یادگیری ماشین (Machine learning) در ابعاد و حجم داده زیاد، زبان طبیعی (Natural Language Processing)، بینایی ماشین (Machine Vision)، نظریه بازیها (Game theory) روباتیک است.
هوش مصنوعی در کشف قیمت در بخش واقعی (بخش متغیرهای حقیقی(غیرپولی))
تعیین قیمت فروش در بازار در حالی که معاملات بیشماری در حال وقوع هستند با تمرکز بر یک کالای خاص میتواند یک فرایند هوش مصنوعی در اقتصاد باشد. درواقع این فرایند میخواهد تعیین قیمت سیبزمینی در بازار سبزیجات باشد یا سهام یک شرکت در بورس اوراق بهادار. فرایندی کاملاً مشابه این فرایند درحراج صبح یک بازار سبزیجات در هند، به شکل برنامهنویسی نرمافزار مدون شده است و از این برنامه هوش مصنوعی برای زیرنظر داشتن پیشنهادات مزایده و ارائه رسید موقت سهام استفاده میشود.
هوش مصنوعی در تعادل عمومی
از توابع اقتصادی که به ارائه همزمان تعیین خروجی و نرخ بهره در بخشهای واقعی و پولی کمک میکند؛ به فرایندی با استفاده از هوش مصنوعی داده شده است که در آنجا نه تنها امکان تعیین حجم و قیمتهای همه بازارهای خروجی، بلکه تمام بازارهای ورودی را نیز دارا است، که تعادل عمومی را در در دورههای زمانی بسیار کوتاهتری فراهم کرده است.
هوش مصنوعی، ابرداده، علم داده، روشهای تحلیلی و یادگیری ماشین
به سختی میتوان مرز مشخصی میان حوزههای ابرداده، علم داده، روشهای تحلیلی، حوزه یادگیری ماشین و هوش مصنوعی در نظر گرفت. درواقع میتوان گفت که هر کدام، از دیگر شاخهها نیز کمک میگیرد. فرایند پذیرش یا درخواست برای درمان در یک بیمارستان خصوصی را به عنوان مثال در نظر بگیرید.
اطلاعات تمام بیماران و آشنایان آنها درمورد اینکه چه چیزی باعث شد آنها به این بیمارستان خصوصی خاص بروند را در نظر بگیرید. بیمارستانهای دیگری نیز وجود دارند که درمان مشابهی را ارائه میدهند و همچنین اگر بتوان دادههای تمام بیماران و آشنایانشان از تمام بیمارستانهای خصوصی که درمان مشابهی را ارائه میدهند را جمع آوری کرد؛ میتوان ابردادهای شکل داد که توسط روشهای تحلیلی قابل مدلسازی هستند.
هنگامی که الگوهای تقاضا، چارچوبمند شود؛ برنامههای نرمافزاری مناسب و دیگر سیستمهای عامل به عنوان رابطی میان عرضه و تقاضا توسعه مییابند. برنامههایی مثل آمازون و جیومارت در ارتباط با اقتصاد خرد، نقش بازارهای آنلاین محصولات نهایی را ایفا میکنند. در ایجاد چارچوب عملکرد تقاضا، الگوریتم ها میاوانند کمک کند و سپس هوش مصنوعی میتواند فرایند پیشبینی را انجام دهد.
تأثیر هوش مصنوعی در اقتصاد دنیا و خاورمیانه
پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ اقتصاد دنیا با کمک و استفاده از هوش مصنوعی به رشد ۲۰ تریلیون دلاری برسد. در خاورمیانه نیز رشد ۳۲۰ میلیارد دلاری برای اقتصاد منطقه پیشبینی شده است.
در بخشهای مختلف اقتصادی خاورمیانه این تأثیر مشخص و محسوس بوده است؛ برای مثال اندازه بخش خرده و عمدهفروشی، کالاهای مصرفی، غذا و مسکن با ورود هوش مصنوعی به این حوزه رشد ۱۹ درصدی داشته است. این رشد در بخشهای مختلف نیز اتفاق افتاده است.
در بخش لجستیک افزایش اندازه ۱۵٫۲ درصد بوده است. در فناوری، رسانه و ارتباطات این رشد اندازه 14 درصد، در ساخت تولید 12.4 درصد، انرژی، خدمات رفاهی و معدن 6.3 درصد، بخش عمومی، سلامت و آموزش 18.6 درصد و در بخش خدمات مالی، تخصصی و مدیریتی 13.6 درصد بوده است.
تأثیر هوش مصنوعی بر شاخصهای متفاوت در ایران
تولید ناخالص ملی (GNP) کشور ما با ورود فناوری هوش مصنوعی رشد مطلوبی داشته است. بااینحال سه پیشبینی برای آینده تولید ناخالص ملی بر اساس رشد فناوری هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ وجود دارد. در سناریو اول رشد AI بر اساس آنچه در سه سال گذشته رخ داده است، در نظر گرفته شده و بااینوجود میزان تولید ناخالص ملی یک روند صعودی با شیب بسیار ملایم خواهد داشت.
در سناریو دوم نیز رشد سالانه ۱۰ درصدی برای فناوری AI در نظر گرفته شده و پیشبینی میشود بااینوجود شاخص GNP روند روبهرشد با شیب ملایمی داشته باشد. در سناریوی نهایی نیز رشد AI سالانه 20 درصد درنظر گرفته شده و با این رقم، شاخص GNP شاهد رشد صعودی با شیب بیشتری خواهد بود.
پیشبینی میشود شاخص بهرهوری نیروی کار نیز با درنظرگرفتن رشد فناوری هوش مصنوعی شاهد رشد قابل قبولی خواهد بود. بهطوریکه روند رشد آن در سه سناریوی مطرح شده تقریباً برابر رشد شاخص تولید ناخالص ملی خواهد شد.
هوش مصنوعی دارای زیربخشهای گوناگونی است و شرکتهای فعال در حوزه این زیربخشها در کشورها در حال افزایش هستند به طور مثال شرکتهایی که در زمینه دستیار هوشمند در ایران فعالیت میکنند ۱۰۴ عدد است که بیشترین فراوانی را در بین شرکتها فعال در زیربخشهای هوش مصنوعی دارد.
کمترین فراوانی نیز مربوط به تنها شرکتی است که در حوزه کشاورزی دیجیتال فعالیت میکند. بعد از حوزه دستیار هوشمند، اکثر شرکتها نیز به ترتیب از فعالان حوزه خدمات دیجیتال، ذخیرهسازی و تجزیه تحلیل داده، هوشمندسازی کسبوکار و فناوری اطلاعات و فضای سایبری هستند.